کوارک

سلام

خیلی سریع وبدون حرف اضافه میرم سراغ سوال.

س:کوارک چیست؟

 

ج:مدّت زیادی این طور تصوّر می شدکه پروتونها و نوترونها ذرّات بنیادی هستند و بنابراین گمان می رفت مثل الکترون دیگر قابل تقسیم نبوده و دارای یک ساختار داخلی نیستند.امروزه می دانیم که نوکلئونها یا به عبارتی دیگر پروتونها و نوترونها, خود از ذرات کوچکتری ساخته شده اند که کوارک(Quark )نامیده می شوند.تا به حال 6 نوع کوارک متفاوت شناسایی شده است; با این همه فقط دو نوع آنها در تشکیل مواد پایدار معمولی نقش مهمّی دارند که عبارت است از کوارک U و کوارک D .

U علامت اختصاری برای بالا"UPD علامت اختصاری برای پایین "DOWN " می باشد.

اگر بار الکتریکی یک الکترون را منفی 1 فرض کنیم,کوارک u دارای بار الکتریکی 3/2 وکوارک D

دارای بار الکتریکی 3/1- است.پروتون که دارای بار مثبت است,از 2 کوارک U و 1 کوارک D تشکیل شده است.از این طریق است که بار آن حاصل می شود:1+=3/1-3/2+3/2

برعکس,1 نوترون دارای 2 کوارک D و 1 کوارک U بوده و بار آن برابر است با:

                                                                                  0=3/2+3/1-3/1-

اگر روابط و نسبتها در اتمها که در مقایسه با کوارکها بزرگ هستند,مهم و چشم گیر است,

این روابط در کوارکهای کوچک مسلماً مهمتر هستند.مثلاً کوارکها,هیچ گاه به تنهایی نقشی را به عهده ندارند,بلکه همیشه در گروههای 2 و 3 تایی هستند.ذراّتی که از دو کوارک تشکیل می شوند "مزون(Meson ) " نام دارند.ذراّتی را که 3 کوارک دارند,"باریون(Baryon )" می نامند.

کوارکها در کنار بار الکتریکی که دارند,خاصیت مرموز دیگری نیز دارا می باشند که رنگ خوانده می شود.کوارکها از این جهت به قرمز,سبز و آبی طبقه بندی می شوند.البته از این طبقه بندی,نباید رنگهای حقیقی را تصوّر کرد,بلکه منظور نوع بار الکتریکی آنهاست.بنابراین ذراّت آزاد معلّق در طبیعت,باید همیشه دارای رنگ خنثی و به عبارت دیگر سفید باشند.

به شرح زیر این نتیجه حاصل می شود:یک کوارک قرمز,یک کوارک سبز,و یک کوارک آبی یک گروه سه تایی,مثلاً یک پروتون می سازند.

همان طور که ترکیب رنگهای رنگین کمان رنگ سفید را به وجود می آورند,از ترکیب رنگهای سه گانه کوارک نیز سفید بدست می آید.به این ترتیب یک ذرّه سفید مجاز و پایدار تشکیل می شود.امکان دیگر این است که یک کوارک قرمز با یک ضد کوارک که رنگ ضد قرمز دارد یک زوج بسازند.قرمز و ضد قرمز همدیگر را خنثی کرده,رنگی خنثی را به وجود می آورند.به هر حال چون این گروههای دو تایی(مزونها) از مادّه و پاد مادّه تشکیل شده اند,خیلی سریع فرو می پاشند.به این جهت مزونها پایدار نیستند.

تمامی این مطالب را چنین خلاصه کنیم :کوارکها هیچ گاه در طبیعت به عنوان ذرّات مستقل و آزاد وجود ندارند.

ایجاد ذرّّّات متشکل از دو کوارک یا به عبارت دیگر مزونها,البته ممکن است,ولی این ذرّات پایدار نیستند.بر عکس,گروههای سه تایی,یا به عبارت دیگر پروتونها و نوترون ها ساختارهایی بسیار پایدار هستند.انسان,کره زمین و در واقع کهکشان راه شیری,عملاً از سه بنای سنگ اولیه ساخته شده اند که عبارت از کوارکهای U ,کوارکهای D و الکترونها می باشند.

مثلاً یک کودک 30 کیلو گرمی از 2.8*10^28 کوارک U , 2.6*10^28 کوارک D و 10^28 الکترون تشکیل شده است.

کوارکها ,نوکلئونها را می سازند,و آنها به یکدیگر متصل شده ,هسته اتمها را به وجود می آورند.هسته ها و الکترونها در اتحاد با یکدیگر اتمها را ایجاد می کنند,و اتمها نیز با پیوستن به یکدیگر مولکولهای کوچک و بزرگ ,از قبیل مولکولهای آب ,یا سفیده تخم مرغ را می سازند.

میلیاردها مولکول,سلولهای بدن ما را به وجود می آورند,و هر انسان در بدن خود میلیاردها سلول دارد.اما با تمام تفاوتهایی که انسانها,جانوران,گیاهان,سیّاره ها و یا ستارگان با یکدیگر دارند,باز هم تمام آنها فقط از سه ذرّه زیر بنایی ساخته شده اند که عبارتند از کوارکهای U ,کوارکهای D و الکترونها.

 

با تشکر از شما خواننده عزیز از شما می خواهم که حتماً نظرتان را در مورد این مطلب بنویسید.

 

شکل1 :یک پروتون از 2 کوارک U و 1 کوارک D تشکیل شده است.نوترون دارای دو کوارک D و یک کوارک U است.

سلام

ادامه مطلب دیروز...

س:چرا جنازه پس از مرگ متلاشی می شود؟

 

ج:تجزیه جسد قبل از هر چیز در اثر عملکرد باکتری ها است.این موجودات بسیار کوچک تک سلولیاز همان آغاز احتضار و غلبه ی تدریجی مرگ از مکانهای طبیعی زندگی خود از داخل بدن به بیرون هجوم می آورند:از دهان,مجاری تنفسی, روده وآلت تناسلی.

پس از آن از محیط خارج نیز به داخل هجوم می برند و در آن فعل و انفعالات شیمیایی بسیاری را به جریان می اندازند, فعل وانفعالاتی که کارشناسان بر حسب اینکه در آنها اکسیژن مصرف می شود یا نه تحت عنوان واژه های تخصصی] تجزیه[ "تعفّنی"(با اکسیژن)و ] تجزیه[ "تخمیری"(بدون اکسیژن)جمع بندی می کنند.به طور جز به جز تلاشی و تجزیه جسد بستگی به شرایط بسیار دیگری نیز دارد:مثلاً به نوع باکتری هایی که در کار سهیم هستند,به سن مرده,به حرارت محیط خارج,به رطوبت هوا و غیره...

بنابرابن باکتری ها نخستین,و روی همرفته,مهمترین نابودکننده اجساد هستند; امّا مهمترین نابود کننده ها نیستند.قبل از هر چیز در تدفین مردگان در سرزمین هایی که در آنها  مردگان بدون پوشش یا فقط در پوششی از پارچه] کفن[ به خاک سپرده می شوند,جانوران کوچکی که زیر زمین زندگی می کنند و در آنجا مواد غذایی خود را می یابند,می توانند خود را به سادگی به جسد برسانند و از آن تغذیه کنند.

البته در اروپا که طابوتهای سر پوشیده چوبی به کار می رود,این عمل با تاخیر انجام می گیرد.ولی در هر حال فقط برای مدتی کوتاه; زیرا وقتی پس از چند سال جوب پوسیده شود,مردگان اروپایی نیز در معرض هجوم نابد کننده ی موجودات ریز زیر زمینی قرار می گیرند.

روی زمین,در خانه های اموات و غارهایی که به عنوان مقبره به کار می روند,قبل از هر چیز نوزادان انواع معیّنی از حشره ها,در کار نابودسازی اجساد با باکتری ها سهیم می شوند.بوی عفونت اجساد آنها را تحریک می کند و راه خود را از میان شکافها و درزها به داخل قبر مرده پیدا می کنند,و در آنجا کار خود را اغلب با سرعتی نفس گیر به انجام می رسانند.ساکنان مستعمره های یونان قدیم در آسیای صغیر با این پدیده از طریق مشاهده عینی آشنا بودند,از این رو صندوقهای دفن مردگان خود را که از سنگ,گل رس یا چوب ساخته می شود "زارکوفاگوس"می نامیدند-که به معنای"گوشت خوار"است.واژه "زارکوفاگوس"امروزه در زبان آلمانی برای "طابوتهای مجلل به کار می رود و به صورت کوتاه "زارگ"(sarg )در زبان عامیانه مردم وارد شده است .

جسد

با عرض سلام دوباره

امروز یک مطلب در مورد جسد آماده کرده ام که ازتون می خوام که اونو بخونید و نظرتون را بنویسید

 

س:جسد یک مرده با چه سرعتی متلاشی می شود؟

ج:هنگامی که انسان می میرد, و آن گونه که در آلمان و اروپا متداول است, بر طبق آداب وسنن مسیحیان به خاک سپرده میشود.

قبل از آنکه طابوت را درون گور بگذارند, پدر روحانی این کلمات همیشگی وقدیمی را ادا می کند."پس از آنکه خدای قادر متعال اراده کرده است روح این بنده خدمتکار خود را بگیرد, ما جسم او را به عناصر وا گذار می کنیم :از خاک به خاک, از خاکستر به خاکستر, از غبار به غبار"با این جمله ی مقرون به حقیقت و واقعیت کلیسا می خواهد یک حقیقت بسیار ساده و در عین حال تلخ را به یاد حاضران بیندازد; حقیقتی که ما همه مشتاقیم آنرا طرد کنیم این که در حقیقت زندگی همه ما پایانی دارد و بدن ما در پایان زندگی تجربه خواهد شد و به مدار بزرگ چرخه طبیعت باز خواهد گشت.

این تجزیه طبیعی جسد, جریانی تدریجی و مداوم است که در طول سالها انجام می شود.طی این جریان ابتدا قسمتهای نرم بدن از بین میرود:جگر, کلیه ها, ششها, روده ها, مغز و ماهیچه ها.پس از آن نوبت قسمتهای شکل پذیر فرا می رسد:غزروف ها, رگها و پی ها و مفصل ها.و در نهایت مقاو م ترین قسمت بدن , اسکلت هم از هم می پاشد و تجزیه می شود. زمانی که برای طی این مراحل لازم است , از سرزمینی تا سرزمین دیگر, از مناطق جوی تا مناطق جوی دیگر و از نوع زمین تا نوع زمین دیگر متفاوت است.در واقع این زمان می تواند در هر محل و حتی در هر گورستانی و هر گوری متفاوت باشد.میانگین زمان مراحل تجزیه جسد برای اروپای مرکزی به شرح زیر است:

قسمتهای نرم ...................3 تا 4 سال

قسمتهای اتصالی..............5 تا 7 سال

اسکلت.................دهها سال

همانطور که قبلاً گفته شد, در این میانگین زمانها, تفاوتها و استثناهای زیادی وجود دارد.مثلاًاسکلتها می توانند میلیونها سال دوام آورند; اکتشافات استخوانهای جنجال بر انگیز مربوط به انسانهای ما قبل تاریخ در آفریقا و آسیا این مطلب را ثابت کرده است.و در موارد استثنایی نیز گاهی جسدی به طور کامل سالم باقی می ماند که به آن مومیایی طبیعی می گویند.  

 

فردا هم مطلبی را در همین ضمینه مینویسم "چرا جنازه پس از مرگ متلاشی می شود؟"

 

پس تا فردا .....